عبید زاکانی

 

قلمی از قلمدان قاضی افتاد. شخصی که آنجا حضور داشت گفت: جناب قاضی کلنگ خود را بردارید.

 

قاضی خشمگین پاسخ داد: مردک این قلم است نه کلنگ. تو هنوز کلنگ و قلم را از هم باز نشناسی؟

 

مرد گفت: هر چه هست باشد، تو خانه مرا با آن ویران کردی.

 

 

نظرات 4 + ارسال نظر
حسین چهارشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:23 ب.ظ http://www.sabalancd.com

سلام . مطالب وبلاگتون بسیار جالب بود. اروزی موفقیت دارم برای شما

حامد جمعه 28 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:19 ب.ظ http://dakhmeh.blogsky.com/

سلام
خوبی ؟
جالب بود،
راستی حال مادرتون بهتر شده ؟

مدی شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:22 ب.ظ http://madikhanoom.blogfa.com

سلام
آدرس وبلاگ من به این آدرس تغییر پیدا کرد

madikhanoom.blogfa.com

مدیرمرکز شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 05:44 ب.ظ http://timarestan.blogsky.com/

(گل)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد