جواب ابراهیم صهبا به سیمین بهبهانی :

 یارت شوم ، یارت شوم ، هر چند آزارم کنی 

 نازت کشم ، نازت کشم ، گر در جهان خوارم کنی  

بر من پسندی گر منم ، دل را نسازم غرق غم  

باشد شفا بخش دلم ، کز عشق بیمارم کنی 

 گر رانیم از کوی خود ، ور باز خوانی سوی خود 

 با قهر و مهرت خوشدلم کز عشق بیمارم کنی 

 من طایر پر بسته ام ، در کنج غم بنشسته ام  

من گر قفس بشکسته ام ، تا خود گرفتارم کنی 

 من عاشق دلداده ام ، بهر بلا آماده ام 

 یار من دلداده شو ، تا با بلا یارم کنی 

 ما را چو کردی امتحان ، ناچار گردی مهربان 

 رحم آخر ای آرام جان ، بر این دل زارم کنی  

گر حال دشنامم دهی ، روز دگر جانم دهی 

 کامم دهی ، کامم دهی ، الطاف بسیارم کنی

نظرات 1 + ارسال نظر
حامد سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:41 ب.ظ

شعر زیبایی بود
هرچند به عنوان پاسخ به شعر قبلی نمی پسندمش !

چرا این آقایون همیشه هوای همو دارند !!!!!!! هرچند اگه شخص ثالث غایب هم باشه !!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد